حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

( ......... )

 

جایی پشتِ پرچینِ شب .. لَختی بایست و درنگ کن

آنجا که .. ماه .. عکسِ دلش را در زلالِ آبِ برکه ها نظاره می کند

آنجا که .. تو هستی و صدایِ بیشه زار

جایی  .. کنارِ یادی .. یا که خاطره ای

و لبانت را تَر کن از شرابِ عشق

مست شو .. با صدایِ پایِ آب  

مست شو .. با شرابی که غیرِ انگوریست

با شرابی که .. مستی اش .. یک شب .. یا .. دو شب نمی شود

مست شو .. با شرابی که یک عمر .. مست می دارد تو را

و تو .. بیقراریت را .. تقسیم می کنی .. با .. یک ( یاد )

و تو .. غمهایت را می دهی بر باد ..

و تو .. آرام می شوی ..

و تو .. لبخند می زنی ..

لبخندی با نگاهی شاد ..

لبخندی که به تو می گوید ..

زنده ای .. هنوز ..

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد