حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

گاهی کمی رها .. گاهی کمی لبریزِ کودکی .. گاهی مرا رها کنید .. شم

               

 

سلام .. به تو ای کبوترِ دلم

سلام .. به تک تکِ پرهایِ شکسته ات

سلام .. به نفس هایِ خسته ات

سلام به تو که .. کنجِ خلوتِ خودت .. نشسته ای

و می تَپَد دلت .. چه قََََدرر .. ( سریع )

می لرزی چرا ؟؟ نگو که سرما زده دلِ تو را

نگو که ترسیده ای زِ روز .. یا که روزگار

نگو .. نگو .. حرفهایِ ناخوشی

که من .. در کنارتم ..

که من .. تا همیشه یادتم ..

که من .. محال است تنها گذارَم دلِ تو را

تو ای کبوترم .. کبوترِ قشنگِ دلم

روزی دوباره .. اوج خواهی گرفت به سویِ آسمان

تیمار می کنم تو را .. با تمامِ توانی که در وجودِ خویش

با تمامِ امیدی که در سرم دارم

نومید نشو دلم ..

من کنارِ نفس هایِ خسته ات ..

کنارِ بالهایِ شکسته ات ..

در کنارِ  لحظه هایِ تو .. نشسته ام ..

و آنقدر کنارِ تو می مانم ..

تا دوباره اوج بگیری به هر کجا که می خواهی ..

تنها نمی گذارم تو را .. تا وقتی که یاد بگیری بی جسمِ خاکیم

تنها سفر کنی به سویِ آسمان

تا آن موقع .. نفس می کشم ..

در کنارِ نفس هایِ تو .. دلِ قشنگِ خسته یِ من

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد