حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

رخ نما بهر نگاهم که مرا طاقت تنهایی نیست

دل سپار بر دل عصیان که مرا طاقت رسوایی نیست

کنج میخانه شب و روزم شده نام تو باز

کن صدایم که در این میکده چو من شیدایی نیست

تار و پود دلم اینک شده غرق نیاز تو دوست

دست من گیر تو امروز که دگر فردایی نیست

یاد تو در دل من چو خون جاری گشت

همه اشکال فلک دیدم و چون تو مرا ماهی نیست

رخ نما بهر نگاهم که اینک محتاج نگهم

سجده بر نام تو دارم و دگر مرا امایی نیست

هر زمان نام تو خواندم دلم آرام گرفت

گرمتر از خانه پر مهر تو مرا جایی نیست

دل ما خانه عشق است تو بیا به مهمانی ما

باده ومی مهیاست ولی ساقی نیست

بیا تا باده بنوشیم و نشینیم بر مرکب عشق

ساقیا چو امشب گذرد دگر عمری باقی نیست

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد