حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

پنجره ای به سوی خوشبختی

          

 

پشتِ پنجره ی انتظارم .. همیشه مردیست

با لبخندی مهربان و نگاهِ عمیقی که می لرزاند همه ی وجودم را

پشتِ پنجره ی انتظارم .. همیشه مردیست

که چشمانش ... در جستجویِ نگاهِ من است

مردی که ... می آید که بماند

مردی که ... مسافر نیست

پشت پنجره ی انتظارم .. همیشه مردیست

با قلبی عاشق ... قلبی که تپش هایش ... قراریست برایِ دلِ بیقرارِ من

مردی که ... اسمم را ... قشنگ تر از همه ی مردمانِ عالم صدا می زند

و صدایش ...

وای از صدایِ او ... که می لرزاند سر تا به پایِ وجودم را

و من ...

چه خوش خیالم که می پندارم ..... از پشتِ پنجره

به جهانِ من .... راهی هست

و من ....

چه خوش باورم که می پندارم ....

بر رویِ ابرهایِ خیال ....

می توان .. یک خانه ساخت .....

خانه ای .. با یک پنجره ...

که باز می شود .. به سویِ مردِ ایده آلِ من

مردی که من هم  ایده آلِ  او  هستم ..

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد