حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

باز باران

                                      

باز باران به داد من رسیده است ..

 باز آسمانِ پر از بغض و رعد و برق

همصدای دلِ پر از فریاد .. اما ساکتم شدست

خسته از سکوت ..

 خسته از هر چه شب که در دل من است

خسته از ثانیه هایی که نمی دانم چرا تمام نمی شوند

گوش می دهم به صدای رعد ..

 صدایی که دلم می ترسیده همیشه از آن

آسمان هم طوفانی شده است ..

 او هم دلش گرفته و خشمش را فریاد کرده است

پس من چرا نمی بارم؟؟؟؟؟ پس من خشمم را کجا برم ؟؟

کاش بعد از این همه رعد و برق ..

یکریز ببارد آسمان

تا شاید دلم کمی با گریه ی ابر ....... 

همدلی کند

تا شاید کمی سبک شود دلم

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد