حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

مرسی ای خدای لحظه ها .. امروز مرا خدای لحظه های لطیف دلم کردی

                         

 

امروز دلتنگی از من و دلم دور بود ....

بی هیچ دلیلِ مشخصی شاید ....

گامهایم را بلندتر بر می داشتم ....

نفسهایم را عمیق تر می کشیدم ...

و تمامِ مدت .. لبخندی در گوشه ی لبانم بود ....

امروز حسِ عاشقی داشتم ...

نگاهم عمیق تر شده بود ...

گوشهایم دقیق تر می شنیدند صدای پرندگانِ خوش نوایِ پائیزی را

و من خنکایِ برگِ شبنم نشسته ی درخت را آرام نوازش می کردم

خیس از حسِ لطیفی بودم ... که به من می گفت

زندگی زیباست ... با همه غمهایش

زندگی آسان است ... با همه سختیهایش

عاشقِ حسِ لطیفم بودم

مرسی از تو ای خدایِ لحظه ها

این حس حتما نشانه ای زِ لطفِ توست

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد