حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

دلم را می نوازم آرام آرام

      

 

گاه می بندم دو چشمم را به رویِ تمامِ هراسهای خویش

و در این ندیدن است .. که دلم را می نوازم آرام آرام

و لبریز می شود جامِ دلم

از شراب کهنه ای

که مستی اش مدام است و صبحش  بی  خُمار

گاه چه سر خوشم با نوایِ سازِ خویش

نوایی که جز خودم هیچکس به آن گوش نمی دهد

صدایی که تا نفس می کشم .. در سینه ی  من است

و من می خوانم  ..

 تمامِ ناگفته هایم را ..

همراهِ این نوا ..

و من می خوانم ..

همراه این نوا ..

 رازهایِ پنهانِ خویش 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد