یه وقتایی میشه حالم آنچنان خوب
میشه که هر روز و هرشب به خودم میرسم ! آرایش میکنم و ناخنامُ لاک میزنم !
موهامُ میبافم ! یه وقتاییی میشه کل روز ٬ عصرا میرم بیرون ! یه وقتایی
میشه حالم آنچنان خوب میشه که دوست دارم به همه خوبی کنم و حال ِ همه رو
خوب کنم ! یه وقتایی چیزای کوچیک شادم میکنه و از ته دل میخندم !یه وقتایی .
. . یه وقتایی مث این روزا ٬حال نمیکنم خودمُ تو آیینه نگاه کنم ! حال
نمیکنم دستی به سر و صورت بکشم و ابروهامُ مرتب کنم ! یه وقتایی مث امروز
حال نمیکنم برم بیرون و قدم بزنم و از هوای خوب بهاری استفاده کنم ! یه
وقتایی مث امروز دوست دارم فقط تنها باشم و کسی سراغی ازم نگیره ! یه
وقتایی دوست دارم خودم باشم و خودم . . .یه وقتایی بدجور خوب و بد میشم !
تغییر احوال من ٬ این روزا خوب نیست !
+
دیشب چشمام ُ بستم و تمام خاطرات خوب و بد زندگیم مرور کردم ! گاهی لبخند
میزدم ! گاهی گریه . . . بعدش به این فکر کردم این همه واسه زندگی کردن ُ
این کارو کنم و نکنم و. . . عمرم ُ تلف کردم ! حرص خوردم ! عذاب کشیدم
و زندگــیم سیاه و سفید کردم! آخرش چی . . . مرور گذشته برام شده خاطره ٬
یا یه درد ! که تــُو عرض چند دقــیقه تو ذهنــم بیان و برن . . . به همین
راحتی و سختــی! کاش کمی عاقلانه تر زندگی میکردم ! نتیجه اخلاقی این که
" این روزا اگه زندگی واستون سخته ٬ اگه یکی دلتونُ شکونده و شما کنج اتاق
تنهاییتون دارین غصه میخورین ! اگه دوس داشتین و نشد کاری کنین ! اگه
زندگی برخلاف شما جریان داره ! اگه آرزوهاتون فعلا برآورده نشده ٬ به
خودتون سخت نگیرین چون بعد مدتی مثلا شش ماه و یا یکسال شما هم چشماتون ُ
میبندین و برمیگردین به گذشته و میبینید که ما آدم ها تو زندگیمون یا نقش
داشتیم یا نه ! گاهی به عنوان تماشاچی بودیم و میخواستیم کاری کنیم ولی
نشد و نذاشتن و نخواستن و گاهی نقش اصلی داشتیم و باید کاری میکردیم و
کوتاهی کردیم ! و در نتیجه افسوس ! میدونیم زمان حلال ِ همه چی هست :) ولی
بازم ناآرامیــم .