خدایا هستی؟؟ ( باش ) .. در لحظه یِ ما .. و بتاب چون خورشیدَت بر

 

خدایا هستی ؟؟  (  باش  ) ..

باش و گوش به نغمه یِ نیازِ دوباره ام بسپار ..

که من .. چون همیشه  محتاجِ لطفِ تواَم ..

که من .. باز هم رو به درگاهِ تو .. آوردم ..

بگذار .. سر به رویِ شانه هایِ مهربانِ تو ..بگذارم

بگذار کمی دعا کنم .. کمی تو را از تَهِ دل .. صدا کنم

کمی با تمامِ حسِ دلم .. خدا خدا کنم

و بخواهم از تو .. که صبورم سازی ..

که بخواهم از تو .. که صبورش سازی ..

که بخواهم از  تو .. که قراری به دلِ خسته یِ ما .. آدمها

که قراری به دلِ شب زده مان .. تو .. بدهی

که بخواهم از تو .. که سلامت داری .. من و ما ..

که بخواهم از تو .. که .. همچون خورشیدَت  .. بتابی بر شبِ ما ..

که بمانی با ما .. که برانی همه یِ غمها را از دلِ ما ..

خدایا هستی ؟؟

( باش ) ..  در هر لحظه یِ ما ..