در امتدادِ شب .. در میانِ سکوتِ ستارگان و به زیر نور ماه..

خود را می سپرم  به دستِ شعله هایِ سرکشِ دلم

تا داغ شوم  از هُرمِ دلپذیرِشان

تا فراموش کنم همه سرما

تا بسوزانم در آتشِ دلم .. همه غمها

تا برقصم با رقصِ شعله هایِ دلم

تا لبریز کنم دلم .. از شرارِ این گرما