حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

در من زنی جاریست


 

در من زنی جاریست ...

که چون شب می شود با ماه می گوید ...

حرفهای نهانش را

در من زنی جاریست ...

که بر بال خیال خویش می پرد شادان

درمن زنی جاریست ...

که زیر نور مهتاب ...

موهایش را شانه می زند هر شب

در من زنی جاریست...

که می نوشد ...

قطره های باران را

چه دلگیر می شود این زن ...

در آن هنگام که ماه آسمانش نیست

چه دلگیر می شود این زن ..

. در آن هنگام که می بندند بالهایش را

چه دلگیر می شود این زن ...

در آن هنگام که ابرهای سرد و دودی رنگ ..

می دزدند مهتابش

چه دلگیر می شود این زن ...

در آن هنگام که آسمانش غرق اندوه است و بارانی نمی بارد

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد