حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حریر دل♥ ♥ ♥

حریر دل♥ ♥ ♥

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شایداز جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

عاصی تر از همیشه .... به تماشایِ دلم نشسته ام

 

در مرورِ خاطراتم .. عاصی شده ام ..

و نمی دانم به جرمِ کدامین اشتباه ..

اینچنین خسته شده دلم ..

همچون معادله ایست که دلم هضمش نمی کند

چه برسد به حلِ آن ..

و من .. چه هاج و واج مانده ام ..

شاید .. که باید .. جورِ دیگری می بودم ..

شاید !!!!!

اما مگر می شد؟؟؟

و من .. در  مرورِ خاطراتم .. تنها شده ام ..

چه در احساسم .. چه در افکارِ غریبانه ام ..

که هیچکس .. هیچوقت .. نخواست .. در حس و فکرِ من شریک بشود

این که حرف حرفِ تو باشد که کارِ سختی نیست

کارِ سخت .. کارِ من بود که هیچوقت .. حرف .. حرفِ دلم نبود

و من .. برایِ حتی کوچکترین حقم .. همیشه جنگیدم

بیخود نیست که خسته ام

بیخود نیست که دل شکسته ام

بیخود نیست که دل از همه بریده ام

بیخود نیست که از دنیا گُسَسته ام

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد